صفحه اصلی زبان فارسی

 

کـوهـهـا

سپری شدن کوهـهـا مانند ابـرهـا

« و کوهها را می بينی گمان می کنی ثابت هستند، در حاليکه مانند ابرها سپری می شوند».

«مُرور»: در اصل بمعنی: آمدن و گذشتن و رفتن است، و در معنی ضمنی خود بمعنی: سپری شدن يا نمودن است. و در آيه منظور از آمدن و رفتن و درگذشتن يا سپری شدن: متولد شدن و زندگی نمودن و مردن است.

نکته آيه: کوهها مانند ابرها سپری می شوند:

با تابش خورشيد به درياها و اقـيانوسها و آبهای سطح زمين، آب بخار میشود و به جو می رود. بعد ابر شکـل می گيرد و در بارش آب مجدداً به زمين برمی گردد. اين روند و فرايند هميشگی تولد و زندگی و مرگ ابرها است.

کوهـها يا بر اثر فـشار درونی زمين به بالا شکل می گيرند، يا بر اثر فشار به بالا در جائی و کشش به پائـيـن در جای ديگر شـکـل می گيرند، يا بر اثر برخورد دو لايه زمين و چين خوردن زمين، و يا بـر اثر آتشفشان ايجاد می شوند، و ضمن  صدها هزار و ميليونها سال بر اثر عوامل فرسايش خرد شده و به دشتها و درياها برده می شوند و از آنها چيزی نمانده و با زمين يکسان می شـوند و کوهـهـای جـديـد ديگـری در جـاهـای ديگر ايجاد می شود. و يا همزمان با فرسوده شدن و بين رفتن آنها از بالا و از بيرون، فـشار درون زمينی پـيـوسـتـه آنـها را بلند می کند. اين روند و فرايند زندگی کوهها مانند روند و فرايند زندگی ابرها است. و به اين شکل کوهـهـا کـه بـه گـمـان ما "ثابت، استوار و پابرجا" هستند مانند ابرها "سپری" می شوند.

ميخ واری کوهها در زمین

 

« و آيا ما کوهها را ميخ وار نگردانيديم»؟

 «اوتاداً»: تشبيه بليغ است، بمعني: کالأوتاد، بمعنی: مانند وتد. «اوتاد» جمع وَتـَد و وَتِد است، بمعنی:  تکه چوب يا فلز ميخ مانندی که بخش بزرگتر آن در زمين يا ديوار کوبيده می شود و بخش کوچکتری از آن بيرون می ماند. (بيشتر برای بستن طناب چادر مورد استفاده قرار می گيرد).

نکته آيه: کوهها مانند وتد می مانند:

کوههای سنگی بخش بيشترشان در درون زمين است و بخش کمتری از آنها بيرون از زمين. آنچه ما از اين کوهها می بينيم در واقع بخش بالائی آنهاست. و اين دانش البته با قياسهای جاذبه ای در بلنديها و پائينيهای زمين بدست می آيد.

لايه بيرونی زمين که روی آن زندگی ميکنيم و قاره ها و اقيانوسها را در بر ميگيرد و در جائی از آن کوه و در جائی ديگر آن دشت است از تعدادی صفحه های بزرگ و کوچک تشکيل شده که در سمت و سوهای گوناگون در حرکت هستند. کوههای سنگی توازن و تعادل و يکپارچگی اين صفحه های در حال حرکت را حفظ می کند. و به اين ترتيب کوههای سنگی هم از نظر شکل مانند وتد می مانند و هم از نظر کارکرد.

نقش کوهها در عدم شیب دار شدن زمين

 

« و در زمين کوههائی درست کرد تا زير شما شیب پیدا نکند»!

قـشـر سطح زمين از تعدادی لايه های کوچ و بزرگ جدا از هم تشکيل شده که پيش از اين آنها را ديديم. اين لايه ها که در حرکت می باشند، در جاهـائی يکی از آنها زير ديگری می رود. بخشی از لايه ای که زير لايه ديگر می رود به مواد مذاب درون زمين می رسد و ذوب می شـود. با تنگ شدن عـرصه آتشـفـشـان ايجاد می شود و مواد بيرون ريخته می شود و کوه ايجاد می کند، و همینطور لایه ای که بالای لایه دیگر قرار می گیرد و به بالا حرکت می کند، به شکلی که در تصویر می بینیم چین بر میدارد و رفته رفته چینها بزرگ می شوند و به کوه تبدیل می شوند،  که اگر چنين نمی شد در ادامه رفـتن لايه ای زير لايه ديگر، لايه بالائی بالا و بـالاتر می آمد و سطح زمـيـن در مـنطقه مزبور شیب پیدا می کرد.

همينطـور اگر برخورد دو لايه سريع اتفاق بيفتد نيز به شکلی که در تصویر می بینیم زمین چین می خورد و رشته کوه درست می شود. که اگر چنين امکانی وجود نمی داشت نيز منجر به بالا رفتن لايه ای و به زير رفـتـن لايه ديگر می شد که در نـتيجه منجر به تمايل و شیب دار شدن سطح زمين می شد و خانه ها مايل می شدند.

 

نقش کوههای بلند بالا در رسيدن باران و آب به مردم در جهان

 

« و در آن ( در زمين) کوههای بلند بالا قرار داديم و آب گوارائی را به شما نوشانديم»!

«رَوَاسِی»: جمع رَاسِيَة است بمعنی: چيزی که بخشی از آن در زمين فرو رفته و استوار و پابرجا است. معانی دوم: ديگ بزرگی که در زمين يا چيز ديگری کاشته می شود و جابجا نمی شود ـــ کوه ــ لنگر. «شَامِخَات»: جمع شامِخْ، بمعنی: چيز بالا بلندِ پر ابهت و عظمت و ثمر بخش.

توزيع بارندگی در سطح جهانی به کمک بادها صورت می گيرد. و سلسله کوههای بلند بالا نقـش اصلی را در روند و فرايند بادها بازی می کنند. در تصوير جريان بادها که کوهها عامل آن هـسـتـنـد را می بينيم. کـوهـهـا جـريان بـادهـا را بـه چندين ناحيه بزرگ تـقـسيم می کنند که نقطه آغاز آنها نواحی زير استوائی دارای فشار بالا در درياها میباشد. بزرگترين آن آتلانتيک شمالی است که 75 ميليون کيلومتر مربع زمين را آب می دهـد.

همينطور بخار برخاسته از آبهای زمين با کوههای بلند بالا برخورد می کند و چنانچه کوه سرد باشد بخارها جمع شده و به جريانهای آب تبديل می شوند و سرچشمه آب رسانی به مناطق ديگر می شوند.

همينطور کوههای بلند بالا بادها را مجبور می کنند که رو به بالا بوزند. و چنانچه بادها سرد بوده و بخار آب با خود داشته باشند، بخار متراکم شده و ابر تشکيل می دهد و می بارد. و به اين ترتيب چنانکه آيه مطرح نموده کوههای بلند بالا در رسيدن آب و باران به مردم نقش دارند.

درآمدن برخی از کوهها از زير زمين

 

« آيا نمی توانی ببينی: خدا از ابر باران پائين می آورد پس از آن ثمرهائی را با آن درمی آوريم با رنگهـای گوناگون، و از کوهها کوههای سفيد راه راهی، و سرخ با رنگهای گوناگون، و سياهِ سياه را درمی آوريم».

نکته آيه: کوههای سفيد راه راهی و کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (يعنی سرخ بدرجات مختلف) و کوههای سياه سياه (يعنی سياه يکنواخت) از زمين در می آيند:

کوههای سفيد راه راهی:

کوههای سفيد راه راهی کوههای رسوبی هستند. اين کوهها چگونه تشکيل می شوند و چگونه از زمين بيرون می آيند؟ هنگاميکه باران می بارد جريان آب سنگ و خاک و گياه و پيکر حيوانات و هر چيزی که در مسير آن باشد را با خود بر می دارد و می برد. رفته رفته با کم شدن سرعت جريان آب، آنچه آب با خود برداشته رفته رفته در بستر رودخانه و پيچ و خمهای آن نشست می کند و يا به انتهای رودخانه که ساحل دريا باشد برده می شود و آنجا نشست می کند، و از آنچه نشست می کند يک لايه رسوبی برجای می ماند. هر سال يک لايه جديدی روی لايه قديمی درست می شود. با گذشت زمان و تکرار شدن اين کار لايه های زيادی از رسوبات روی هم جمع می شوند. و پس از آن فشار درونی زمين، زمين را در آن منطقه بلند می کند. با بلند شدن زمين آن لايه هائی که در ضمن هزاران سال و ميليونها سال رفته رفته روی هم دفن شده بودند از زمين بيرون زده می شوند . 

کوههای سرخ با رنگهای گوناگون (يعنی سرخ بدرجات مختلف):

کوههائی که رنگ آنها سرخ است کوههائی هستند که عنصر آهن در آنها از عناصر ديگر بيشتر است و آهن نيز در در اثر آب و رطوبت اکسيده می شود و رنگ سرخی بخود می گيرد. از آنجا که عنصر آهن در همه جای آنها يکسان نيست ميزان اکسيده شدن و در نتيجه ميزان سرخ شدن و سرخ بودن آنها در همه جايشان نيز يکسان نيست. اين نوع کوهها نيز بر اثر فشار درونی زمين از زمين بيرون می آيند.

 

کوههای سياه سياه (يعنی سياه يکنواخت):

در ميان کوههای سياه که به کوههای آتشفشانی معروفند نيز کوههائی هستند که از زير زمين در می آيند. کوههای سياهی که در تصوير می بينيم بر اثر فشار درونی زمين از درون زمين بيرون زده و پيوسته تحت فشار نيروی درونی زمين بلند و بلند تر می شوند.

کسانی می گفـته اند که: وقتی ما مرديم و در زمين گم و گـور شـديـم ديگـر درآوردن و زنـده نمودن ما غير ممکن است. آيه خطاب به آنها: "در آوردن کوهها پس از رفتن آنها در زمين يا بودن آنها در زمين" را استدلال آورده است.

درست شدن کـوه از سـطـح زمـيـن

« و در زمين از بالای آن (از سطح آن) کوهها درست کرد».

به دو شکل از سطح زمين کوه درست می شود:

1ــــ با بلند شدن سطح زمين:

وقـتی مواد مذاب درون زمين راهی به بيرون پيدا نمی کند تا بشکل آتشفشان بيرون بزند، قـشر بالائی زمين را رفـته رفـته بلند می کند و کوه درست می شود.

 

2ـــ با چين خوردن سطح زمين:

بر اثر حرکت قـشـرهـای سطح زمين و برخورد آنها با هم و رفتن يکی زير ديگری، سطح زمين چين می خورد و چين ها رفـته رفـته به شکلی که در تصوير می بينيم از حالت افـقی به حالت عمودی در می آيند و کوه درست میشود.

بخش قبلی: جـو          بخش بعدی: دريـاهـا

 

 

 

 

مقدمه

 هستی

ستارگان

منظومه شمسی

ماه و خورشيد

زمين

جو

کوهها

درياها

شب و روز
ابر - باران - تگرگ
درختان- ميوه ها

باد

جنين

بدن انسان

حيوانات حشرات پرندگان

اقوام

متفرقه

پيشبينی های قرآن

حيات

قيامت

 
 
 

 50 - 1

100- 51

150 - 101

200 - 151

250 - 201

300 - 251

350 - 301

400 - 351

450 - 401

500 - 451

550 - 501

600 - 551

650 - 601

700 - 651

750 - 701

800 - 751

850 - 801

900 - 851

950 - 901

1000 - 951

 
 
قـرآن
مـثـالـهـای قـرآن
حديث
انبياء
آيات خداوند
پوشاک و پوشش
واژه های کـلـیـدی قـرآن
حَرَج
در رابطه با سايت